محل تبلیغات شما
پیرمردی تنها در روستایی زندگی می کرد. او می خواست مزرعه سیب زمینی اش راشخم بزند اما این کار خیلی سختی بود تنها پسرش که می توانست به او کمک کند در زندان بود . پیرمرد نامه ای برای پسرش نوشت و وضعیت را برای او توضیح داد : 

پسرعزیزم من حال خوشی ندارم چون امسال نخواهم توانست سیب زمینی بکارم . من نمی خواهم این مزرعه را از دست بدهم، چون مادرت همیشه زمان کاشت محصول را دوست داشت. من برای کار مزرعه خیلی پیر شده ام. اگر تو اینجا بودی تمام مشکلات من حل می شد . من می دانم که اگر تو اینجا بودی مزرعه را برای من شخم می زدی . 

دوستدار تو پدر 

پیرمرد این تلگراف را دریافت کرد : 

پدر, به خاطر خدا مزرعه را شخم نزن, من آنجا اسلحه پنهان کرده ام .

 4 صبح فردا 12 نفر از مأموران FBI و افسران پلیس محلی دیده شدند, و تمام مزرعه را شخم زدند بدون اینکه اسلحه ای پیدا کنند .

 پیرمرد بهت زده نامه دیگری به پسرش نوشت و به او گفت که چه اتفاقی افتاده و می خواهد چه کند ؟ پسرش پاسخ داد: 

پدر برو و سیب زمینی هایت را بکار، این بهترین کاری بود که از اینجا می توانستم برایت انجام بدهم .


در دنیا هیچ بن بستی نیست. یا راهی‌ خواهم یافت، یا راهی‌ خواهم ساخت.

یا راهی‌ خواهم یافت، یا راهی‌ خواهم ساخت

ماینینگ ارزهای دیجیتال حتی در صورت خاموش بودن سیستم

درآمد اینترنتی بدون سرمایه

مزرعه ,خواهم ,پسرش ,راهی‌ ,تو ,زمینی ,یا راهی‌ ,راهی‌ خواهم ,مزرعه را ,سیب زمینی ,اینجا بودی ,راهی‌ خواهم یافت،

مشخصات

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Natalia's life Yasmine's collection tibepquifran فقط و فقط وجود پاک تو... وبلاگ تفریحی گروه تلگرام - لینک گروه تلگرام - گروه های تلگرام - لینکدونی تلگرام - کانال تلگرام دست نوشته های معلم Raymond's game فروش HMI اچ ام آی trodidanvir